من عاشقش بودم
 
چهار شنبه 24 / 9 / 1393برچسب:, :: 8:59 ::  نويسنده : mgh

تو خیلی خوشبختی که عاشق اونی

تو خیلی خوشبختی که اون دوست داره

تا وقتی تو چشمات غمه نمی خنده

تا لحظه ای که تو نخوابی بیداره

تو خیلی خوشبختی که عشق من الان

کنار تو داره چشاشو می بنده

یه کاری کن هربار از اینجا رد میشم

ببینم آرومه خوشین و می خنده

من عاشقش بودم ولی چون اون می خواست

با چشمای گریون سپردمش دستت

تو خیلی خوشبختی

از اون شب که من با گریه تو بارون سپردمش دستت

می خوام مثل چشمات مواظبش باشی

بمونی و همراش تا وقتی دنیاشی

برای خوشبختیش بجنگی با سختیش

تو جای من نیستی تو خیلی خوشبختی

تو خیلی خوشبختی که هر شب و هر روز

می تونی تو چشماش ببینی رویاتو

یه کاری کن از من کسی که پرسیدم

چطوره احوالش بگم خوشه با تو

من عاشقش بودم ولی چون اون می خواست

با چشمای گریون سپردمش دستت

تو خیلی خوشبختی

از اون شب که من با گریه تو بارون سپردمش دستت

من عاشقش بودم ولی چون اون می خواست

با چشمای گریون سپردمش دستت

تو خیلی خوشبختی

از اون شب که من با گریه تو بارون سپردمش دستت

من عاشقش بودم

mgh



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







کاغذ رنگی
خــــــــــــــــــوشــــــــــــــــــــــــ آمـــــــــــــــــــــــــــــــدیـــــــــــــــــــــــــــــــــد
درباره وبلاگ

حریفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز یکسان است سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان نفسها ابر ، دلها خسته و غمگین درختان اسکلتهای بلور آجین زمین دلمرده ، سقف آسمان کوتاه غبار آلوده مهر و ماه زمستان است
خداروشکر
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کاغذ رنگی و آدرس mgh1997.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان